نظریه میدانی کورت لوین
نظریه میدانی کورت لوین
کورت لوین روانشناس قرن بیستم کسی بود که با مطرح کردن روانشناسی اجتماعی و با پیشگامی در روانشناسی سازمانی و پویایی گروه به شهرت رسید.
- زندگینامه:
کورت لوین در سپتامبر 1890 در لهستان در خانواده ایی یهودی به دنیا آمد. در سال 1909 در دانشکده پزشکی فرایبرگ ثبت نام کرد اما سپس رشته تحصیلی خود را عوض کرد و برای خواندن رشته روانشناسی به دانشگاه مونیخ رفت.
لوین دکتری خود را در سال 1916 در حالیکه در ارتش آلمان خدمت می کرد و به مطالعات خود در رشته ریاضی و فیزیک ادامه میداد؛ دریافت نمود. در خلال جنگ جهانی اول در عملیات مجروح شد و به دریافت مدال صلیب آهنی نائل آمد، در سال 1921 به عنوان مدرس در دو رشته فلسفه و روانشناسی در انستیتو روانشناسی دانشگاه برلین زیر نظر کارل استامف کار کرد.
او همچنین با کهلر، ورتهایمرو دیگر روانشناسان مکتب گشتالت همکاری کرد و پژوهش های درخشان و مهمی درباره انگیزه و تداعی انجام داد و در همان زمان شروع به صورتبندی نظریه میدانی کرد. از طرف دیگر لوین در دانشگاه برلین تا حد زیادی متضاد با کلیشه ها و معیارهای فرهنگ دانشگاه های آلمان رفتار می کرد.
او از دانشجویانش می خواست تا او را با نام کوچک صدا کنند و همچنین اغلب از دانشجویان دوره دکتری دعوت می کرد تا برای صرف شام به منزل او یا به یک رستوران محلی بروند. و در این دورهمی ها برای گسترش نظریه و تحقیقات خویش به گفتگو می نشستند. بلوما زایگارنیک یکی از همین دانشجویان بود که تحت تاثیر این گفتگوها، نظریه فعالیت های ناقص و کاهش تنش در افراد را طراحی کرد. آنها مشاهده کردند که گارسون ها می توانند بدون نوشتن سفارش مشتری ها، آنها را به یاد آورند، اما بعد از این که مشتری ها صورت حساب خود را پرداخت می کردند، گارسون نمی توانست سفارش آنها را به یاد بیاورد.
این مسئله موضوعی برای پایان نامه زایگارینک شد: بررسی حافظه برای تکالیف کامل و ناقص. زایگارنیک پی برد که در مقایسه با تکالیف کامل، تکالیف ناقص برای مدت زمان بیشتری در حافظه می مانند و با جزئیات بیشتری به یاد می آیند. او این مسئله را بر حسب خواص انگیزشی مسئله که تا زمان حل شدن آن ادامه می یابند، تبیین کرد. بعدها این پدیده با نام زایگارنیک در سراسر دنیا مورد توجه روانشناسان قرار گرفت. سال 1932 زمانی که هیتلر به قدرت رسید، لوین استاد مدعو در دانشگاه استنفورد بود. به دلیل خطر نازی ها تصمیم گرفت برای همیشه آلمان را ترک کند و به ایالت متحده نقل مکان کرد و به مدت دو سال در دانشگاه کرنل ساکن شد. و سپس تا سال 1944 در دانشگاه آیووا در مرکز تحقیقاتی رفاه کودکان آیووا کار کرد. در نتیجه این پژو هش ها از او دعوت شد تا مرکز پژوهش پویایی های گروهی را در انتسیتو تکنولوژی ماساچوست MIT تاسیس کند و ریاست آن را به عهده بگیرد.
زمانی که لوین درMIT بود از او خواسته شد تا در ایجاد استراتژدی برای مدیریت تعصبات نژادی مذهبی به کمیسیون بین نژادی ایالت کانکتیکات کمک کند. در آن زمان لوین آزمایش تغییر را ابداع کرد که منجر به آموزش حساسیت مدرن شد، رویه ایی که کارل راجرز آن را مهمترین اختراع اجتماعی قرن حاضر نامید. این روش مبنایی برای آزمایشگاه های آموزش ملی است، سازمانی که در سال 1947 در نتیجه مستقیم آموزش تغییر تاسیس شد.
نظریات لوین در روانشناسی معاصر آثار شگرفی به جا گذاشت تا آنجا که گاردنرمورفی در سال 1958نوشت:
این نبوغ کورت لوین بود که برای شناخت طبیعت متنوع انسان و نیز موضوع به هم پیوسته و انعطاف پذیر استعدادهای بالقوه، مناسبترین ابزار را در اختیار ما گذاشت.
لوین همچنین به عنوان یک فعال سیاسی در جنبش های سوسیالیستی و حقوق زنان مشارکت داشت. کورت لوین نهایتا در سال 1947 و در سن 57 سالگی بر اثر حمله قلبی در ماساچوست از دنیا رفت.
- نظریه میدانی لوین:
لوین در زمان حیاتش به خاطر مطرح کردن نظریه میدانی ( که در ابتدا روانشناسی توپولوژیک یا مکان نگر نامیده بود ) که زیربنای تمام فعالیت هایش بود شناخته شد.
لوین نظریه میدانی را در سال 1920 مطرح کرد و در طول 25 سال به توسعه آن پرداخت. او با ترسیم نظریه میدانی علم فیزیک استدلال کرد که همزیستی یا هم زمانی مجموعه ایی از عوامل اجتماعی، محیطی و روانی ، چیزی که لوین آن را فضای زندگی (life space) می نامد بر رفتار فرد تاثیر می گذارد. لوین در اصل به مسأله ی انگیزه توجه داشت و در نتیجه نظریه ی میدانی خود را به عنوان نظریه ای در باب ادراک و انگیزه توسعه داد. او در ابتدا این نظریه را برای درک رفتار فرد به کار برد، اما بعدها عمدتا از آن به عنوان روشی برای تغییر و ارزیابی رفتار گروه استفاده کرد.
تئوری میدانی هسته مرکزی تمامی یافته های لوین بود. به وسیله این تئوری او و همکارانش نیروهای را که رفتارهای نامطلوب را حفظ می کنند و همچنین نیروهایی را که رفتار مطلوب را تقویت یا تضعیف می کنند شناسایی کردند. رویکردی که لوین برای تغییر طراحی کرد متشکل از چهار مؤلفه است که عبارتند از: تئوری میدانی، پویایی گروه، اقدام پژوهی و مدل سه مرحله ایی تغییر. نظریه میدانی و پویایی گروه در درک چگونگی شکل گیری، انگیزه و بقای گروه های اجتماعی نقش دارند. اقدام پژوهی و مدل سه مرحله ایی تغییر، در تغییر رفتار گروه های اجتماعی به کار می روند. با این حال بنیادی که تغییر برنامه ریزی شده بر آن بنا شد نظریه ی میدانی بود. بدون در نظر گرفتن آن نمی توان نیروهایی را که رفتار فعلی را حفظ می کنند و نیروهایی را که برای ایجاد تغییر باید اصلاح شوند، شناسایی کرد. متاسفانه در حالیکه پویایی گروهی، اقدام پژوهی و مدل سه مرحله ایی تغییر دستاوردهایی را به همراه داشتند اما بعد از مرگ لوین در سال 1947 کمتر مورد استفاده قرار گرفتند.
درواقع تا دهه 1980 کتاب های پیشرو در زمینه روانشناسی اجتماعی کمتر به نظریه میدانی اشاره می کردند. در دهه ی 1990 نظریه ی میدانی بار دیگر بعد از مدتها مورد توجه قرار گرفت که این تا حدودی هم به دلیل صدمین سالگرد تولد لوین و هم به دلیل شروع فعالیت هایی در راستای علل مقاومت درباره تغییر بود.
- تأثیر روانشناسی گشتالت بر لوین:
روانشناسی گشتالت در اوایل قرن بیستم در آلمان ظهور کرد. از منظر روانشناسی گشتالت، گشتالت شکل و الگوی ادراکی است که ساخته ذهن فرد است. یک کل منسجم است که دارای ویژگی های خاصی است که نه می توان از تک تک عناصر به دست آورد و نه صرفاً به عنوان یک کل ( بدون اجزاء ) آنها را در نظر گرفت. روانشناسی گشتالت شدیدا نظریه های برجسته ساختارگرایانه و رفتارگرایانه آن زمان را به چالش کشید.
زمانی که در خلال جنگ جهانی اول لوین از ارتش آلمان جدا شد. برای کار به انستیتو روانی دانشگاه برلین رفت. درآنجا به روانشناسی گشتالت علاقه مند شد. با دونفر از بنیانگزارانش ورتهایمر و کهلر آشنا شد و شروع به همکاری با آنها نمود. این ماهیت کل نگر گشتالت بود که لوین را جذب کرد. او معتقد بود که تجزیه تحلیل مقطعی محرک ها و اعمال فرد نمی تواند تصویر درست و دقیقی از دلیل رفتار یک فرد ارائه دهد. در عوض او احساس می کرد که روانشناسی گشتالت با تلاش برای درک کلیت موقعیت یک فرد دقیقتر می تواند چیزی را که فرد تجربه می کند بفهمد. با ظهور نازیسم کهلر، ورتهایمر و لوین به ایالت متحده نقل مکان کردند با هم رفتند اما از آن به بعد حوزه کاری لوین از آنها جدا شد. کهلر و ورتهایمر کارشان را در شرایط آزمایشگاهی ادامه دادند. اما در مقابل لوین در دنیای واقعی به بررسی نیازها و مسائل افراد پرداخت تا بتواند به درک و تغییر رفتار افراد بپردازد.
با این وجود لوین از پیشگامان توسعه روانشناسی گشتالت بود و از طرف دیگر به وضوح میبینیم زیربنای نظریه میدانی بر پایه روانشناسی گشتالت ساخته شده است. این اصول زیربنایی عبارتند از:
- رفتار ادمی تابع چگونگی میدانی است که در هنگام وقوع ان رفتار وجود دارد.
- تجربه آدمی با کل وضعیتی که اجزایش با آن متفاوت هستند اغاز میشود
- میتوان رفتار شخص خاصی را در وضعیت معین به کمک مکان شناسی یا توپولوژی مورد بررسی و تبیین قرار داد.
- تعریف نظریه میدانی:
منطق نظریه میدانی لوین بر این اصل استوار است که رفتار از نیروهای روانشناختی در فضای زندگی اشخاص ناشی میشود و تغییر رفتار حاصل تغییر این نیروهاست. بنابراین به منظور درک، پیش بینی و ایجاد تغییر در رفتار یک فرد، لازم است همه چیز را درمورد شخص و محیط ادراکی و روانی او در نظر بگیرید.
میدانی که رفتار در آن اتفاق می افتد مجموعه ی پیچیده ایی از فعل و انفعالات نمادین و نیرو هایی است که با توجه به ارزششان میتوانند رفتار را تقویت یا تغییر دهند.
لوین نظریه ی خود را با این فرمول بیان کرد:
B=f(p,e)
رفتار(B) تابعی است از تعامل بین شخص(P) و میحط(E) چیزی که لوین آن را فضای زندگی می نامید. او معتقد بود که افراد و گروه ها تنها یک فضای زندگی ندارند بلکه دارای فضاهای زندگی مختلف برای کار، زندگی شخصی و دیگر فعالیت هایشان هستند. او اظهار داشت که اگر بتوان قدرت نیروهای موجود در فضای زندگی یک فرد را شناسایی کرد نه تنها میتوان به درک چرایی رفتار افراد، گروه ها و حتی سازمانها رسید بلکه میتوان فهمید که برای ایجاد تغییر در یک رفتار، کاهش یا تقویت چه نیروهایی نیاز است.
تلاش لوین در نظریه میدانی این بود که بتواند بین علم و عمل ارتباط متقابل ایجاد کند و به گفته خودش “هیچ چیز بیش از یک نظریه خوب عملی نیست”. قصد او این بود که قوانینی را وضع کند که بر طبق آن بتواند رفتار فرد را در فضاهای رندگی خاص او پیش بینی کند. او معتقد بود که برای فهم و پیش بینی رفتار فرد، باید شخص و محیط او را به عنوان واقعیات و عملکردهای وابسته درنظر گرفت. لوین در تبیین نظریه میدانی خودش از مفاهیم توپولوژیک بهره گرفته است به طوری که او فرد یا گروه را به صورت تصویر ترسیم میکند.
تئوری میدانی به فرد و گروه اجازه می دهد تا کلیت و پیچیدگی فضای زندگی را که رفتار در آن اتفاق می افتد ترسیم کنند و بفهمند که چگونه با تغییر یا تفسیر مجدد نیروهایی که فضای زندگی را تشکیل می دهند می توانند رفتار خود را اصلاح کنند. در نتیجه از منظر لوین تغییر یک فرآیند یادگیری بود. او معتقد بود که تغییر رفتار موفقیت آمیز تنها زمانی حاصل می شود که به افراد و گروه ها کمک شود تا نیروهایی که بر زندگی آنها تاثیر می گذارند را درک کنند.
- مفاهیم کلیدی نظریه میدانی:
- فضای زندگی:
لوین تحت تاثیر نظریه میدانی در فیزیک، مدعی بود که اثر نیروهای روانشناختی همزمان که در میدان روانشناختی یا فضای زندگی عمل می کنند، موجب ساماندهی مجدد آن میدان و رفتار روانشناختی می گردد. از اینرو میدان روانشناختی یا فضای زندگی مفهوم اصلی یا کلید درک نظریه میدانی به شمار رفته است و همچنین الگوی تفکر روانشناختی این نظریه محسوب می شود.
فضای زندگی صورت بندی علمی مجموعه ایی از موقعیت های غیرقابل برگشت و متفاوت، اما دارای صفات مشترک و به هم پیوسته ایی است که هر یک تمایلات و ارتباطات بی مانندی را در خود ذخیره کرده اند. فضای زندگی با هدف توضیح ممکن و ناممکن در زندگی شخص و از طرف دیگر پیش بینی چیزی که اتفاق خواهد افتاد توسعه یافت.
این مفهوم معرف یک الگوی کلی از عوامل یا محرک هایی است که بر رفتار فرد در یک لحظه خاص اثر میگذارد. فضای زندگی محیط روانشناختی، محیط اجتماعی و مادی است که فرد در لحظه خاص ( اکنون ) با او درگیر شده است چرا که با اهداف او در همان لحظه خاص ارتباط دارد.
محیط روانشناختی شامل رویدادها و اشیای ادراک شده است. فضای زندگی بازنمای اشیای فیزکی نیست، بلکه ارائه دهنده ارتباطات نمادی و عملکردی آن است. مجموعه های پیوسته فضای زندگی، کل جهان روانشناختی را که شخص در آن زندگی میکند به نمایش میگذارد. این جهان ممکن است ادراک، دانش، اعتقادات، جنبه های گذشته و آینده و افکار شخص را شامل شود.
- آنالیز میدان نیرو:
آنالیز میدان نیرو چهارچوبی ارائه می دهد برای بررسی فاکتورها یا نیروهایی که روی وضعیت اجتماعی تاثیر می گذارد. این نظریه روی نیروهایی متمرکز است که یا فرد را به سمت هدف پیش می برد ( نیروهای پیش برنده )، و یا مانع فرد برای حرکت به سمت هدف می شود ( نیروهای مانع ). زمانی که این دو نوع نیرو با هم در تعادل باشند، رفتار فعلی حفظ می شود. لوین از این تعادل به عنوان تعادل شبه سکون یاد می کند.
- پویایی گروه:
لوین اولین روانشناسی بود که پویایی گروه و اهمیت گروه را در شکل دادن به رفتار اعضا مطالعه کرد. او دریافت که درک اثرات تغییر نیروها بر رفتار گروه و اعضای آن بدون توجه به تئوری پویایی گروه دشوار خواهد بود. در نتیجه پویایی گروه به روشی کلیدی برای درک چگونگی واکنش یک گروه به تغییر تبدیل شد.
لوین از فرمول تعامل ابداعی B=f(p,e) خود استفاده کرد تاپدیده گروه را شرح دهد، جائیکه ویژگی های شخصی یک عضو(p) با فاکتورهای محیطی گروه (E)، اعضای گروه و وضعیتی که رفتار (B) در آن بروز پیدا می کند در تعامل است.
- اقدام پژوهی:
اقدام پژوهی به طور همزمان اما جداگانه توسط لوین و جان کلیر مطرح شد. روش لوین شامل یک فرآیند تکراری مشارکتی – دموکراتیک است که در آن تحقیق ( واقعیت یابی و ارزیابی ) به اقدام، و اقدام به ارزیابی و حقیقت یابی بیشتر منجر می شود که به نوبه خود به اقدامات بیشتر و تکرارهای بیشتر تا رسیدن به هدف منجر می شود. هدف از اقدام پژوهی این است که به افراد کمک کند تا فرآیند حرکت را درک و مدیریت کنند یعنی به آنها کمک کند تا با موفقیت در فضای زندگی خود حرکت کنند.
- مدل سه مرحله ایی تغییر:
لوین دو ایده در مورد تغییر ارائه داد که تا قبل از دهه 1940 حائز اهمیت بودند. ایده نخست وی آن است که آنچه در هر لحظه ایی از زمان حادث می شود برآیندی از نیروهای متضاد در یک میدان عمل است. دومین ایده مدل تغییر است. وی مدعی است که تغییر فرآیندی سه مرحله ایی دارد: خروج از انجماد، تغییر و انجماد مجدد
- خروج از انجماد ( ترک رفتار ): احساس خطا دانستن رفتار پیشین نوعی ناراحتی ایجاد می کند که در نهایت باعث انگیزه برای تغییر در فرد می شود.
- تغییر: حرکت به سمت رفتار جدید
- انجماد مجدد: القای رفتارهای جدید به درون نگرش ها وشخصیت فرد برای تثبیت رفتار جدید
منابع:
- Kurt lewin. (1974). Dictionary of American biography.
- Bernard Burnes. and Bill Cooke (2012): Kurt Lewin s Field Theory; A Review and Re-evaluation. International Journal of Management Reviewo
- Bernard Burnes (2020). The Origins of Lewin s Three-Step Model of change. The Journal of Applied Behavioral Science
يكشنبه، 05 دسامبر 2021
سپیده دارائی - سحر دارائی
کارشناس ارشد روانشناسی
سحر ملوک زاده
دانشجوی دکترای روانشناسی
دیدگاهتان را بنویسید