طرح هیجانی Emotion Scheme
منظور از طرحهای هیجانی در EFT (درمان هیجانمدار/Emotion-focused therapy) چیست؟
طرح، نقشه و یا ساختار هیجانی، یکی از مفاهیم مهم در درمان هیجانمدار است، نقشهای برای کار با تجربه!
هیجان، تمایلات، شناخت و اقدام به صورت یک کل ترکیبشده اتفاق میافتند. بنابراین به صورت خودکار فعال میشوند و رخ میدهند. افراد احساس میکنند، تمایل پیدا میکنند، فکر میکنند و عمل میکنند. درواقع فکر به واسطه خلق یا جهت گیریهای هیجانی، سریع نسبت به آنچه به ضمیر ناهشیار ارائه میشود، بسیار وابسته است. در نتیجه هیجان و فکر درون تجربه هشیار کاملاً و شدیداً تلفیق میشوند.
وقتی یک شیء بیرونی (مار در حال خزیدن) باعث هیجان ما میشود، مستقیماً تغییرات درون بدن ما (مور مور شدن) را به وجود نمیآورد. نوع به خصوصی از مکانیسم پردازش درونی (طرح هیجانی) شیء را ردیابی میکند و سپس باعث تغییرات فیزیولوژی میشود. بنابراین هیجانات علتهای درونی دارند. تجربه درونی ایجاد هیجان (مثلاً ترس از مار) یک قضاوت هشیارانه نیست، بلکه یک حالت ادراکی – تجربهای است (یک تجربه دیداری که اغلب با یک هیجان خاص در گذشته همزمان بوده است، نقش فعالسازی مجدد آن را بازی میکند) این تداعی بین یک حالت ادراکی و یک واکنش عاطفی که در برخورد با یک حالت تجربهای رخ میدهد، تمام آن چیزی است که طرح هیجانی را میسازد. به طریقی که مغز یا هشیاری انسان احساس را بازنمایی میکند، میتوان گفت که شیء حالت بودن فرد را تغییر میدهد. به زبانی دیگر دانستن در ابتدا به عنوان یک احساس مربوط به آنچه در بدن رخ میدهد و در رابطه با پردازش یک شیء توسط بدن ایجاد میشود. در واقع مغز تجربه ارگانیسم درباره محیطش را اینگونه کدگذاری میکند (این مورد برای من اتفاق افتاد زمانی که آن شیء روی حالت بدنی من به طریقی خاص تاثیر گذاشت) و یک طرح هیجانی را شکل میدهد. اولین داستانها به ما کمک میکنند تا تجربیات زندگی را درک کنیم. خاطره یک ماجرای هیجانی به عنوان یک شبکه اطلاعاتی دراختیار حافظه است. وقتی یک مدار دارای تداعی است، هر یک از واحدها (محرک هیجانی، پاسخ بدنی یا احشایی، دانش معناشناختی) باید فرآیند فعالسازی را آغاز کنند یا متعاقباً به آن کمک کنند. بنابراین تجربیات زنده با بازنماییهای بدنی که ایجاد کردهاند مرتبط هستند. به این ترتیب یک حالت سوماتیک ( یک تجربه احشایی یا بدنی) معنای عاطفی به خود میگیرد و در حافظه به عنوان نشانگر برای تجربه خاص ذخیره میشود. درنتیجه از طریق این نشانهها که طرح هیجانی را تحریک کردهاند میتوان به هیجان دسترسی پیدا کرد. برخلاف طرحوارههای شناختی طرحهای هیجانی عمدتاً از عناصر پیشکلامی و عاطفی (حسهای بدنی، تمایلات، تصاویر ذهنی و حتی بوها) تشکیل شدهاند. این طرحها از تجربیات زنده ناشی میشوند و سازمانهای سطح بالاتر تجربه را که پایه و اساس خویشتن را شکل میدهند ایجاد میکنند. تجربه هیجانی که به واسطه طرحهای هیجانی ایجاد میشود نه تنها پاسخهای هیجانی اساسی مثل خشم، ترس و غم را فراهم میآورد، بلکه احساسات سطح بالاتر (قرار داشتن در اوج جهان یا افتادن در زبالهدانی) را نیز فراهم میکند. این طرحهای هیجانی مبتنی بر حافظه به صورت خودکار فعال میشوند و به آمیگدالا و کمربند قدامی جایی که به نوبه خود باعث تغییراتی در احشاء و بدن میشود، تاثیر میگذارد. این تغییرات در قشر پیشپیشانی با معنایی اغلب نهفته بازنمایی میشود و در نتیجه درکی پیچیده، ترکیبی و تجسمیافته از خود را ایجاد میکنند. سپس این درک در آگاهی هشیارانه به صورت نمادین بیان میشود و به شکل توضیحاتی روایی از خود، دیگران و جهان در میآید. مهمتر از آن این است که طرحهای هیجانی مبتنی بر حافظه هدایتگر ارزیابیها و باعث سوگیری در تصمیمات ما میشوند. این طرحها به عنوان راهنماهای مهمی عمل میکنند که ما غالباً برای استدلال و تصمیم گیریهایمان به آنها نیاز داریم؛ بنابراین طرحهای هیجانی پلّهای مهم در درماناند و باید به آنها توجه شود و در صورت ناسازگار بودن برای تغییرشان تدابیری اندیشیده شود.
عناصر طرح هیجانی :
- عناصرموقعیتی-ادراکی: محیطهای جاری یا گذشته فرد را حاضر میکند و آگاهی بلاواسطه از خاطرات ضمنی و موقعیت جاری را شامل میشود. درمثال شکل بالا، ادراک مراجع از اتاق حال تاریک مادر، ترومایی از گذشته و ترس فعالکننده از مورد حمله قرارگرفتن دوباره را به او یادآوری میکند.
- عناصرجسمآگین-ابرازی: طرح هیجانیای را حاضر میکند که در تمام بدن پردازش میشود. هم حسهای (Sensations) بلاواسطه درون بدن (نظیر احساس رختشوری و گرهخوردگی در شکم که همراه با احساساتی چون تکانشهای برقی در دست و پا) را شامل میشود و هم ابرازی از هیجان (نظیر ابراز چهرهای ترسیده و خنده عصبی).
- عناصرنمادین-مفهومی: بازنماییهای کلامی یا تصویری از فرآیندهای طرح هیجانی که بهواسطهی خودآگاهی تأملکننده متعلق به عناصر شماتیک (Schematic elements) ابرازی-جسمآگین و موقعیتی-ادراکی تولید میشوند. اغلب بازنماییهای نمادین، شکل بیانات کلامی را به خود میگیرند (برای مثال: “امکان داشت هرلحظه مورد حمله قرار بگیرم”)، اما همچنین آنها شامل کیفیتهای استعاری نیز میشوند (مثلاً سیاهرنگ بودن) که همراه با طرح هیجانی هستند.
- عناصر انگیزشی-رفتاری: از طریق فرآیندهای طرح هیجانی فعال میشوند و در قالبهایی درارتباط با امیال، نیازها، آرزوها، قصدها (مثلاً در امان بودن از حمله) یا تمایلات رفتاری (رفتارهای احتمالی، مثل خلاص شدن از ترس یا تلاش برای نادیده گرفتن آن) است.
- فرآیند هستهای طرح هیجانی: تمام مؤلفههای متفاوت، پیرامون هیجانی خاص را سازماندهی میکند (در این نمونه، ترس مرتبط با ترومای بسیار شدید)، و اکثراً فقط پس از خود-تأملی (Self-reflection) بر 4 عنصر دیگر شناخته میشوند.
دکتر مسعود شریف زاده
سوپروایزر و درمانگر مورد تایید انجمن جهانی هیجان مدار
دیدگاهتان را بنویسید