تاثیر عوامل اجتماعی بر سلامت روان
سلامت روان مفهومی بیش از یک مفهوم فردی است و عوامل اجتماعی بسیاری از آن تاثیر میپذیرند و بر آن تاثیر میگذارند. به عبارتی هرچقدر هم که ما بر روی سلامت فردی خود کار کنیم، تا زمانی که فرهنگ و جامعه ما سالم نباشد، نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که به سلامت روان برسیم. در ادامه این مقاله با ما همراه باشید تا برخی از تاثیرگذارترین عوامل اجتماعی که بر سطح استرس و سلامت فیزیکی و روانی ما تاثیر میگذارند را بررسی کنیم.
فقر
فقر باعث مختل شدن عملکرد ژنتیکی، التهاب، افزایش سن سلولی و کروموزومی و تمام چیزهایی که مجموعهشان بیماری معلولیت و مرگ به همراه میآورد، میشود. محیطهای فقیر که محیطهای پر استرسی هستند، حتماً در رشد مغز دخالت دارند. بر همین اساس دانشمندان فقر را «سم عصب» نامیدند. تصویرهای مغزی کودکان و افراد جوانی که پس زمینه زیستی پرمحرومیتی دارند، نشان میدهد که چطور سطح منطقه پوسته مغز کاهش پیدا میکند و هیپوکامپ و آمیگدال آن هاکوچکتر از سایرین میشود. این دو، مناطق زیر قشری هستند که در شکل دادن به حافظه و فرایندهای عاطفی نقش دارند. علاوه بر این سیستم پخش سروتونین مغز در نوجوانان بر اثر استرس ناشی از فقر ناکارآمد میشود و افزایش خطر تلاطم عاطفی را در پی دارد. در واقع همانطور که فشارخون بالا سیگارکشیدن یا تغذیه نامناسب عامل بیماری هستند، فقر نیز میتواند موجب بیماری شود که البته در عمل همه این مسائل در یک مسیرند و رابطه علت و معلولی با یکدیگر دارند.
چاقی
عالمگیری چاقی نشان از همهگیری بینالمللی استرسی است سبک زندگی همه ما را تغییر داده است. این تغییر در سبک زندگی شامل کمبود زمان، کمبود وقت برای ورزش، افزایش ناامنی، کمبود ارتباط خانوادگی، ازدسترفتن اجتماع و رشد شبکههای اجتماعی است. در حقیقت جنبههای زیادی از زندگی است که باعث میشود مردم پیگیر رژیمهای غذایی ناسالم باشند و خود را درگیر عادتهایی کنند که به آنها آسیب میزند. مقصران اصلیاش هم همانا درد عاطفی، استرس و جابهجاشدگی اجتماعی است.
پرخوری: پرخوری اجباری واکنشی است به استرس و راهی است برای آرامکردن تاثیرات تروما، یعنی درست مثل همه اعتیادهای دیگر عمل میکند. در واقع بحث آن چیزی نیست که میخوریم؛ بلکه بحث چیزی است که عین خوره به جانمان افتاده و ما با خوردن حجم زیادی غذا، سعی در خفه کردنش داریم. استرس باعث میشود آدمها غذای ناسالم را انتخاب کنند، اضافهوزن پیدا کنند و در نهایت بیمار شوند. همچنین استرس مدارهای سروتونین/ خشنودی مغز را خالی میکند و ذهن فرد را به سمت امور کوتاهمدت ولی لذتبخش هدایت میکند؛ دقیقا عین تمام اعتیادهای دیگر!
در سال ۲۰۱۳ مسئول اصلی بخش هلند، «شکر» را بهعنوان اعتیادآور و خطرناکترین مواد کل دوران معرفی کرد. پژوهشگران در تحقیقی در دانشگاه پزشکی هاروارد متوجه شدند غذاهایی که کارشان بلعیدهشدن است و شاخص قند خون بالایی دارند، بهسرعت قند خون را افزایش میدهند و آدم را سریعتر گرسنه میکنند. همچنین در تصویربرداری تشدید مغناطیسی کارکردی مشاهده شد که این غذاها، تاثیر مشابهی با کوکائین و هروئین بر مغز دارند.
جایگاه شغلی
جایگاه شغلی ارتباط نزدیکی با خطر بیماریهای قلبی، سرطان و تشخیص بیماریهای روانی دارد. هرچه جایگاه افراد در نردبان اداری پایینتر باشد، خطر ابتلا به بیماری بیشتر میشود. این تاثیرات جدای عوامل رفتاری همچون سیگارکشیدن یا فشارخون بالاست و این قضیه در میان گروهی از مردم کارمند طبقه متوسطی است که نسبتاً امنیت اقتصادی دارند و از نظر اجتماعی محترم شمرده میشوند.
زمانی که نگاه ما نسبت به خودمان، بر اساس جایگاهمان در سلسلهمراتب اداری تعیین میشود یا اینکه دیگران ما را بر اساس موفقیتهای اقتصادی قضاوت میکنند، طبیعی است که هرچه در سطح پایینتری از هرم شغل یا اجتماع خود قرار بگیریم، استرس بیشتری به ما تحمیل میشود و سلامت ما را به خطر میاندازد.
تبعیض جنسیتی
زنان به نسبت مردان بیماریهای مزمن فیزیکی بیشتری تجربه میکنند و در معرض تشخیص بیماریهای روانی بیشتری هستند. دلیل آن هم وضعیت اجتماعی مردسالارانهای است که با وجود قرنها مقاومت زنان و پیشرفت، همچنان در حالت نیمه خودآگاه وجود دارد. وضعیت اجتماعی مردسالارانه به هر دو جنس آسیب میزند؛ ولی بهای بخش عمدهاش تندرستی عاطفی و فیزیکی زنان است.
تاثیرات فیزیولوژیکی نیازهای رشدی برآورده نشده، تروما، استرس و سایر آزردگیهای عاطفی، معمولاً باعث ایجاد التهاب و دیگر اشکال آسیب فیزیولوژیکی و روانی میشود. برای همین در فرهنگی که برای زنان احترامی قائل نیست و آنها را وادار میکند که از هویت خود جدا شوند، میتوانیم انتظار داشته باشیم که این فشارها جایی به هم میرسند، ترکیب میشوند و در نتیجه شیوع بیماری رشد بیشتر و وسیعتری دارد.
همچنین میدانیم که ترومای جنسی عامل خطرناکی برای تمام بیماریهای مربوط به روان و بدن است و دختران بیشتر از پسرها در معرضش هستند. این تجربه برای زنان و دختران آنقدر تکرار شده که میتوان آن را امری «عادی» تلقی کرد. در چنین مواقعی بروز خشم یکی از واکنشهای سالم تکاملی ماست تا جلوی تعرض هر موجود دیگری را بگیریم و از مرزهای عاطفی و فیزیکیمان دفاع کنیم؛ ولی بسیاری از زنان اصلا نمیدانند چطور باید خشم خود را به شکلی سالم بروز دهند و بهجای آن، خشم خود را فرومیخورند.
این ممانعت از بروز خشم در زنان بدون هیچ آگاهی صورت میگیرد. برای همین وقتی ما ندانیم عصبانی هستیم، نمیتوانیم با فردی که مسئول این عصبانیت است، حرف بزنیم یا نمیتوانیم با مشکل مواجه شویم؛ برای همین گریه میکنیم، غذا میخوریم یا خودمان را با هزار راه ممکن و ناسازگار دیگر آرام میکنیم.
سازوکارهای دوران اولیه کودکی، با تاکید مداوم جامعه بر تقسیم نقشها، باعث شده بسیاری از زنان افکار و احساساتشان را ساکت کنند تا بتوانند روابط امن و بهخصوص روابط گرمی با شریک زندگی خود داشته باشند.
بااینحال این سکوت و نفی اصالت و فردیت زنان، آثار مرگ باری برای آنها به همراه دارد. پژوهشی که بر روی 10 سال زندگی 2000 زن انجام شد نشان می دهد که امکان خطر مرگ در زنانی که هنگام مجادله با همسر خود همیشه یا معمولاً احساسات خود را سرکوب میکنند، چهار برابر بیشتر از زنانی است که همیشه احساساتشان را بروز میدهند.
در محل کار هم وضع مثل خانه است در تحقیق دیگر نشان داده شد زنانی که رؤسای حامی ندارند، خشم را درون خودشان خفه میکنند؛ بنابراین خطر بیماریهای قلبی را در خود افزایش میدهند. این رفتاری طبیعی برای همسانی با محیطی است که در آن ابراز نظر ممکن است خطر ازدستدادن شغل را به همراه داشته باشد.
علاوه بر اینها، زنان معمولاً نقش چسب عاطفی را دارند و باعث میشود خانوادهها و اجتماعات هستهای و وسیع به هم متصل بمانند. استرسی که آدمهای اهل مراقبتکردن زیاد میکشند، باعث میشود سیستم ایمنی سست شود. مثلاً کسانی که کارشان مراقبت از بیماران آلزایمری است، عملکردهای ایمنی خود را از دست میدهند و زخمهایشان دیرتر بهبود مییابد، به بیماریهای تنفسی بیشتری دچار میشوند و طبق آمار افسردگی در آنها بیشتر است.
همچنین زنان (بهخصوص زنان زیر ۵۵ سال) اگر تحت عمل قلب قرار گیرند، خروجیشان بسیار بدتر از مردان است. یکی از عواملی که پس این اختلاف عمل قلب است این است که زنانی که عمل پیوند رگ انجام میدهند میخواهند سریعتر به نقش مراقب خود برگردند درحالیکه مردان ترجیح میدهند یکی باشد که از آنها مراقبت کنند.
البته وقتی از مردسالاری صحبت میکنیم منظورمان اراده آگاهانه یا در مواقع هوشیاری آگاهانه در تکتک مردان نیست؛ بلکه از نظام قدرت صحبت میکنیم. هرچند مردسالاری امری کهنه است و از همان ابتدای تمدن ایجاد شده ولی فرهنگ ما و اقتصاد سرمایهداری نیز آن را بهراحتی با نیازهایش همساز کرده است و ما حضور آن را در سیاست، اقتصاد، مذهب و همه نهادهای این جامعه و همچنین خانه میبینیم.
تاثیر مردسالاری بر مردان
باوجوداینکه وزنه سنگینتر سرکوب زنان، به سمت خود آنهاست؛ ولی مردان نیز بهایی پرداخت میکنند. وقتی زنان را تبدیل به شی میکنیم که هدفشان راضی نگهداشتن مردان است، مردان را وارد چه نقشی میکنیم؟
تابو علیه آسیبپذیربودن بیشتر از هر چیزی باعث رنجش عمیق مردان است. ممکن است بین مردان «خشم» جایز باشد؛ ولی آنها نباید غصه، ناراحتی یا ضعف داشته باشند. مردها کسانیاند که درگیر عذاب، افسردگی، فکر مداوم خودکشی و دیگر بروزهای استرسهای پس از تروما هستند؛ یعنی مواردی که درمان آنها راهی جز رهاسازی جریان عواطف آسیبپذیر ندارد.
مردانگی مسموم درست مثل ممانعت گری زنانه امری کشنده است. این مردانگی ممکن است قربانیان خود را به مسیرهای مختلفی ببرد؛ مانند الکلی شدن یا مصرف دیگر مواد اعتیادآور، اعتیاد به کار، خشونت و فکر خودکشی. در فرهنگ ما و بسیاری از جوامع دیگر، پسرها از طریق قطع ارتباط است که مرد میشوند. آنها یاد میگیرند که احساسات خود از آسیبپذیری خود و دیگران جدا کنند و تنها در این صورت جامعه آنها را بهعنوان یک مرد خودمختار و مستقل میپذیرد.
تعریفی که جامعه از مرد به ما ارائه میدهد، آسیبپذیر نبودن است. هرچه بیشتر آسیبپذیر باشند، «دخترانهتر» به نظر میرسند؛ برعکسش میشوند «مردانه». شکنندگی انسان بودن، یعنی آسیبپذیریهای انسانی عادی، چیزی است که مردان باید از آن اجتناب کنند و سعی کنند معیاری را حفظ کنند که غیرانسانی است. آنها هر بار که احساس میکنند سطحشان از این معیار پایینتر آمده، استرس بیشتری تحمل میکنند و سلامت فیزیکی و جسمانیشان بیشتر به خطر میافتد.
مرکز روانشناسی هیجان مدار آوی واقع در تهران خیابان گیشا با تیم حرفه ای درمانگران متخصص هیجان مدار به صورت ویژه بر درمان تروما و اختلالات پس از آسیب تمرکز دارد. اگر به دنبال یک روانشناس خوب و یک کلینیک روانشناسی خوب هستید پیشنهاد می شود از جلسات تریاژ کلینیک روانشناسی آوی استفاده نمائید
دیدگاهتان را بنویسید